سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فتوای آقا (دوشنبه 87/10/23 ساعت 8:57 صبح)
 
 

خرید هرگونه کالایی که موجب تقویت صهیونیسم شود، جایز نیست. {1}


آیا واردات کالاهای اسراییلی و تبلیغ آن‌ها جایز است؟ حتی اگر این کار بر اثر اضطرار صورت بگیرد، آیا فروش آن‌ها جایز است؟

باید از معاملاتی که به نفع دولت غاصب اسراییل ـ که دشمن اسلام و مسلمین است ـ خودداری شود و وارد کردن و ترویج کالاهای آنان که از ساخت و فروش آن سود می‌برند، برای هیچ‌کس جایز نیست. هم‌چنین خرید آن کالاها از سوی مسلمانان، به خاطر مفاسد و ضررهایی که برای اسلام و مسلمین دارد، جایز نیست. {2}


آیا خرید تولیدات شرکت‌های یهودی، آمریکایی یا کانادایی با این احتمال که این شرکت‌ها دولت اسراییل را تقویت می‌کنند، جایز است؟

اگر خرید و فروش این تولیدات، موجب تقویت دولت حقیر و غاصب اسراییل شده یا در راه دشمنی با اسلام و مسلمین به کار می‌روند، خرید و فروش آن‌ها برای هیچ‌کس جایز نیست، وگرنه اشکال ندارد. {3}


آیا خرید تولیدات شرکت‌های یهودی، آمریکایی یا کانادایی با این احتمال که این شرکت‌ها دولت اسراییل را تقویت می‌کنند، جایز است؟

اگر خرید و فروش این تولیدات، موجب تقویت دولت حقیر و غاصب اسراییل شده یا در راه دشمنی با اسلام و مسلمین به کار می‌روند، خرید و فروش آن‌ها برای هیچ‌کس جایز نیست، وگرنه اشکال ندارد. {4}

 

{1} پاسخ به استفتای دفتر نمایندگی ایران در آلمان، 25 اردیبهشت 1380

{2} رساله‌ی اجوبه الاستفتائات، ترجمه‌ی فارسی، پرسش 1347

{3} رساله‌ی اجوبه الاستفتائات، ترجمه‌ی فارسی، پرسش 1351

{4} رساله‌ی اجوبه الاستفتائات، ترجمه‌ی فارسی، پرسش 1355 





سایت و وبلاگ های غزه نویس (دوشنبه 87/10/23 ساعت 8:51 صبح)

این لینکها مربوط به سایتها و وبلاگهایی است که درمورد غزه مینویسند.با بازدید آنها را در بالای لیست سایتهای پربیننده گوگل قرار دهیم


http://www.gazatoday.blogspot.com/
http://www.okhovat.com/
http://muslimstudent.blogfa.com/
http://savegaza.persianblog.com

حسین(ع) جان دستی برآر...





شماها دروغ میگوئید؛ ریاکارانه اسم حقوق بشر را مى‏آورید (یکشنبه 87/10/22 ساعت 9:45 صبح)

دیدار مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دى

19/10/1387

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار جمعى از مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دى‏ 19/10/1387
 بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏
اولاً تسلیت شهادت بزرگترین شهید تاریخ بشریت، حضرت اباعبداللَّه الحسین و پدیدآورنده‏ى حماسه‏ى فراموش نشدنى و بیدارکننده‏ى امت اسلام در طول تاریخ؛ ثانیاً خوش‏آمد به شما برادران و خواهران عزیز که به مناسبت سالگرد بیدارى مردم بیدار و هوشیار قم، از آن شهر تشریف آوردید و این مجلس با صفا و پر از صمیمیت را تشکیل دادید.
 مسئله‏ى نوزدهم دى، صرفاً یک حادثه‏ى تاریخىِ گذرا نیست. اهمیت این حادثه از آنجاست که بخشى از ملت ایران - که مردم عزیز قم بودند - حادثه‏اى را پیش از وقوع آن حس کردند. حس بیدارى و هوشیارى این مردم به کمک آنها آمد، تا یک جریان عظیمى را در کشور شروع کنند. قضیه‏ى اهانت به امام بزرگوار در یک روزنامه و به قلم یک مزدور دربار طاغوت، از نظر خیلى از مردم سطحى‏نگر و ظاهربین، آن روز چندان اهمیتى نداشت؛ عمق این قضیه و بخش پنهانى این توطئه را احساس نمیکردند؛ درک نمیکردند. وقتى یک توطئه‏اى را انسان احساس نکند، طبعاً عکس‏العملى هم در مقابل آن نشان نمیدهد. مردم قم، جوانان قم، احساس کردند؛ درک کردند؛ اهمیت حادثه را فهمیدند. این مهمترین بخش از این حادثه‏اى است که در تاریخ انقلاب ما اتفاق افتاد. اگر شما قمى‏ها آن درکى را که آن روز پیدا کردید، پیدا نمیکردید، به خیابانها نمى‏آمدید، دفاع نمیکردید، شهید نمیدادید و آن رسوائىِ بى‏نظیر را براى دستگاه طاغوت به وجود نمى‏آوردید، معلوم نبود جریان مبارزات به این شکلى که اتفاق افتاد، اتفاق بیفتد و ادامه پیدا کند. نقطه‏ى شروع خیلى مهم است. و نقطه‏ى شروع یک چیز تصادفى نیست، ناشى از فهم‏کردن و درک‏کردن یک حادثه‏اى است که بسیارى از ابعاد آن پوشیده است؛ از چشمها پنهان است. این هنر را حادثه‏ى نوزده‏ى دى قم داشت و نشان داد که این درک صحیح را از قضیه‏اى که پیش آمده بود، دارد؛ توطئه را میفهمد؛ میداند که پشت سر این مقاله‏اى که علیه امام (رضوان اللَّه تعالى علیه) در روزنامه درج شده است، چه چیزهائى باید اتفاق بیفتد و اتفاق مى‏افتد. چون توطئه را فهمید، وادار به عکس‏العمل شد.
 امروز هم درس همین است. شمّ انسانى و عمیق یک ملت باید حوادث را قبل از وقوع آن احساس کند و بفهمد که چه اتفاقى دارد مى‏افتد، و عکس‏العمل نشان بدهد. در طول تاریخ اسلام وقتى نگاه میکنیم، نداشتن این درک و شمّ سیاسىِ درست، ملتها را همیشه در خواب نگه داشته است و به دشمنان ملتها امکان داده است که هر کارى که میخواهند، بر سر ملتها بیاورند و از عکس‏العمل آنها در امان و مصون بمانند.
 با این نگاه، شما به حادثه‏ى کربلا نگاه کنید. بسیارى از مسلمانانِ دوران اواخر شصت ساله‏ى بعد از حادثه‏ى هجرت - یعنى پنجاه ساله‏ى بعد از رحلت نبى مکرم - از حوادثى که میگذشت، تحلیل درستى نداشتند. چون تحلیل نداشتند، عکس‏العمل نداشتند. لذا میدان، باز بود جلوى کسانى که هر کارى میخواستند، هر انحرافى که در مسیر امت اسلامى به وجود مى‏آوردند، کسى جلودارشان نباشد؛ میکردند. کار به جائى رسید که یک فرد فاسقِ فاجرِ بدنامِ رسوا - جوانى که هیچ یک از شرایط حاکمیت اسلامى و خلافت پیغمبر در او وجود ندارد و نقطه‏ى عکس مسیر پیغمبر در اعمال او ظاهر است - بشود رهبر امت اسلامى و جانشین پیغمبر! ببینید چقدر این حادثه امروز به نظر شما عجیب مى‏آید؟ آن روز این حادثه به نظر مردمى که در آن دوران بودند، عجیب نیامد. خواص احساس خطر نکردند. بعضى هم که شاید احساس خطر میکردند، منافع شخصى‏شان، عافیتشان، راحتشان، اجازه نداد که عکس‏العملى نشان بدهند. پیغمبر، اسلام را آورد تا مردم را به توحید، به پاکیزگى، به عدالت، به سلامت اخلاق، به صلاح عمومى جامعه‏ى بشرى سوق بدهد. امروز کسى به جاى پیغمبر مى‏نشیند که سر تا پایش فساد است، سر تا پایش فسق است، به اصل وجود خدا و وحدانیت خدا اعتقادى ندارد. با فاصله‏ى پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر، یک چنین کسى مى‏آید سر کار! این به نظر شما امروز خیلى عجیب مى‏آید؛ آن روز به نظر بسیارى از آن مردم، عجیب نیامد. عجب! یزید خلیفه شد و مأمورین غلاظ و شداد را گذاشتند در اطراف دنیاى اسلام که از مردم بیعت بگیرند. مردم هم دسته دسته رفتند بیعت کردند؛ علما بیعت کردند، زهّاد بیعت کردند، نخبگان بیعت کردند، سیاستمداران بیعت کردند.
 در یک چنین موقعیتى که این قدر غفلت بر دنیاى اسلام حاکم است که خطر را درک  و استشمام نمیکنند، چه کار باید کرد؟ کسى مثل حسین‏بن‏على که مظهر اسلام است، نسخه‏ى بى‏تغییر پیغمبر مکرم اسلام است - «حسین منّى و انا من حسین» - در این شرایط چه کار باید بکند؟ او باید کارى کند که دنیاى اسلام را - نه فقط آن روز، بلکه در طول قرنهاى بعد از آن - بیدار کند؛ آگاه کند؛ تکان بدهد. این تکان با قیام امام حسین شروع شد. حالا اینکه امام حسین دعوت شد براى حکومت در کوفه و حرکت کرد به کوفه، اینها ظواهر کار و بهانه‏هاى کار بود. اگر امام حسین (علیه‏السّلام) دعوت هم نمیشد، این قیام تحقق پیدا میکرد. امام حسین باید این حرکت را انجام میداد، تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطى، براى مسلمان چیست. نسخه را به همه‏ى مسلمانهاى قرنهاى بعدى نشان داد. یک نسخه‏اى نوشت؛ منتها نسخه‏ى حسین‏بن‏على، نسخه‏ى لفاظى و حرافى و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه‏ى عملى بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است. ایشان از قول پیغمبر نقل میکند که آن وقتى که شما دیدید که اسلام کنار گذاشته شد؛ ظالمین بر مردم حکومت میکنند؛ دین خدا را تغییر میدهند؛ با فسق و فجور با مردم رفتار میکنند؛ آن کسى که در مقابل این وضع، نایستد و قیام نکند، «کان حقّا على اللَّه ان یدخله مدخله»؛ خداى متعال با این آدم ساکت و بى‏تفاوت هم مثل همان کسى که «مستحلّ حرمات اللَّه» است، رفتار خواهد کرد. این نسخه است. قیام امام حسین این است. در راه این قیام، جان مطهر و مبارک و گرانبهاى امام حسین که برترین جانهاى عالم است، اگر قربانى شود به نظر امام حسین، بهاى زیادى نیست. جان بهترینِ مردمان که اصحاب امام حسین بودند، اگر قربان شود، براى امام حسین بهاى گرانى محسوب نمیشود. اسارت آل اللَّه، حرم پیغمبر، شخصیتى مثل زینب که در دست بیگانگان اسیر بشود - حسین‏بن‏على میدانست وقتى در این بیابان کشته شود، آنها این زن و بچه را اسیر میکنند - این اسارت و پرداختن این بهاى سنگین به نظر امام حسین، براى این مقصود سنگین نبود. بهائى که ما میپردازیم، باید ملاحظه شود با آن چیزى که با این پرداخت، براى اسلام، براى مسلمین، براى امت اسلامى و براى جامعه به دست مى‏آید. گاهى صد تومان انسان خرج کند، اسراف کرده؛ گاهى صد میلیارد اگر خرج کند، اسراف نکرده. باید دید چه در مقابلش میگیریم.
 انقلاب اسلامى عمل به این نسخه بود. امام بزرگوار ما به این نسخه عمل کرد. یک عده‏اى آدمهاى ظاهرنگر و سطحى‏بین - البته آدمهاى خوب، مردمان بدى نبودند؛ ما اینها را میشناختیم - همان وقت میگفتند که ایشان این جوانها را توى میدان آوردند و بهترین جوانهاى ما به کشتن داده میشوند؛ خونشان ریخته میشود. خیال میکردند که امام نمیداند که جان این جوانها در خطر قرار میگیرد. دلشان براى او میسوخت. این ناشى بود از اینکه محاسبه درست نمیشد. خوب بله، در جنگ تحمیلى، ما این همه شهید دادیم، این همه جانباز دادیم، این همه خانواده داغدار شدند. این، بهاى بزرگى است؛ اما در مقابل، چه؟ در مقابل، استقلال کشور، پرچم اسلام، هویت ایران اسلامى را در مقابل آن طوفان عظیم حفظ کردیم. آن طوفانى که درست کرده بودند، طوفان صدام نبود. صدام، آن سرباز جلوِ جبهه‏ى دشمن بود. پشت سر صدام همه‏ى دستگاه و دنیاى کفر و استکبار قرار گرفته بودند. اگر فرض کنیم از اول هم وارد این توطئه نبودند، در ادامه واضح و روشن بود؛ همه آمدند پشت سر صدام. آمریکا آمد، شوروىِ آن روز آمد، ناتو آمد، کشورهاى مرتجع و وابسته‏ى به استکبار آمدند؛ پول دادند، اطلاعات دادند، نقشه دادند، تبلیغات کردند. این جبهه‏ى عظیم آمده بود تا ایران بزرگ، ایران رشید و شجاع، ایران مؤمن را بکلى در هم بپیچد. یک منطقه‏ى دست‏نشانده‏ى براى استکبار را در درجه‏ى اول، مغلوبِ عنصر پست و کوچکى مثل صدام کند و در درجه‏ى بعد هم در مشت و چنگال آمریکا نگه دارد. مصیبتى را که در طول دویست سال بر سر کشور ما آوردند و این همه مشکل براى این ملت درست کردند، این مصیبت را صد سال دیگر، دویست سال دیگر ادامه بدهند. ملت ما ایستاد، امام بزرگوار ایستاد. البته جانهاى عزیزى را دادیم، شهیدان بزرگى را دادیم، جوانهاى محبوبى را فدا کردیم؛ اما این بهاى گزافى در مقابل آن دستاورد نبود.
 امروز مسئله‏ى فلسطین هم همین‏جور است. مسئله‏ى غزه که شما مشاهده میکنید، این بخشى از ظاهر قضیه است، باطن قضیه عبارت است از این که دستگاه استکبارِ بى‏اعتقاد به همه‏ى اصول انسانى، مایل است این منطقه‏ى خاورمیانه، این منطقه‏ى حساس را که پر از ثروت و حساسیت گوناگون جغرافیائى و اقتصادى است، در اختیار بگیرد؛ در مشت بگیرد. وسیله‏اش هم اسرائیل غاصب است؛ صهیونیستهاى مسلط بر فلسطین اشغالى. مسئله این است. همه‏ى این حرکاتى که این چند سال در این منطقه انجام گرفته است - از قضایاى لبنان تا قضایاى عراق تا قضایاى فلسطین - با این نگاه قابل تفسیر و قابل فهم است. مسئله این است که این منطقه باید در مشت آمریکا و استکبار - استکبار اعم از آمریکاست. البته مظهر عمده‏اش، شیطان بزرگ، دولت آمریکاست - قرار داشته باشد. استکبار میخواهد این منطقه را در اختیار داشته باشد؛ در مشت داشته باشد. استکبار این منطقه را لازم دارد و عاملش هم اسرائیل است. همه‏ى این داستانها و قضایاى این چند سال با این نگاه، تحلیل میشود. دیدید در جنگ سى و سه روزه، وزیر خارجه‏ى آمریکا گفت: این درد زایمان منطقه‏ى خاورمیانه‏ى جدید است! یعنى از این حادثه یک موجود تازه‏اى متولد خواهد شد که همان خاورمیانه‏اى است که آمریکا دنبالش است. البته این خواب آشفته تعبیرش همانى بود که بر سرشان آمد. شجاعت و بیدارى و فداکارى و ایثار و جهاد جوانان مؤمن در لبنان، تو دهن نه فقط اسرائیل، بلکه تو دهن آمریکا و همه‏ى پشتیبانانشان و دنباله‏روانشان زد. قضیه‏ى غزه هم از همین قبیل است.
 اینها میخواهند هیچ عنصر مقاومتى در این منطقه وجود نداشته باشد. اصل عنصر مقاومت را جمهورى اسلامى میدانند. البته این را درست فهمیده‏اند. اینجا مرکز مقاومت است. اینجا جائى است که ما اگر هیچ اقدامى هم نکنیم، هیچ حرفى هم نزنیم، خود وجود جمهورى اسلامى به ملتهاى منطقه الهام میدهد. یک موجودیتى، یک هویتى که على‏رغم همه‏ى قدرتهاى استکبارى و به کورى چشم آنها اینجور در این منطقه قد کشیده و روز به روز ریشه‏دارتر میشود؛ روز به روز قویتر میشود. خود وجود این پیکره‏ى عظیم و پرشکوه، خار چشم استکبار است و امیددهنده‏ى به ملتها. بله، اینجا مرکز مقاومت است؛ در این شکى نیست. دیگران هم از اینجا الهام گرفتند، منتها براى اینکه این مقاومت را در هم بکوبند، حلقه‏ى ضعیف را اول هدف قرار دادند؛ دولت مردمى منتخب حماس در غزه. او را مظلوم گیر آوردند؛ او را دارند میکوبند. هر کس در دنیاى اسلام، امروز قضیه‏ى غزه را یک قضیه‏ى منطقه‏اى و شخصى و محلى بداند، دچار همان خواب خرگوشى‏اى است که پدر ملتها را تا حالا درآورده است. نه، این قضیه‏ى غزه، فقط قضیه‏ى غزه نیست؛ قضیه‏ى منطقه است. فعلاً آنجا نقطه‏ى ضعیفتر است، تهاجم را از آنجا شروع کردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر نمیدارند. دولتهاى کشورهاى مسلمانى که حول و حوش آن منطقه هستند و کمکى که باید بکنند و میتوانند بکنند، نمیکنند، دارند اشتباه میکنند؛ اشتباه میکنند. هر چه در این منطقه میخ اسرائیل بیشتر فرو برود، تسلط استکبار بیشتر بشود، بدبختى این دولتها و ضعف و ذلت این دولتها بیشتر خواهد شد. چرا ملتفت نیستند؟ و دولتها، ملتها را هم دنبال خودشان به ذلت میکشانند. یک دولت ذلیل و مطیع و وابسته، یک ملت را مطیع و ذلیل و وابسته میکند. این است که ملتها باید به خود بیایند.
 ملت ما در این قضیه هم بیدارى و هم آمادگى خودش را نشان داد. من لازم است از همه‏ى ملت که در راهپیمائى‏ها و تظاهرات و شعارها موضع و عزم خودشان را نشان دادند، تشکر کنم؛ بخصوص از جوانهاى مؤمن و پرشورى که به فرودگاه‏ها - در تهران و بعضى جاهاى دیگر - رفتند؛ که ما را بفرستید. خوب، دست ما بسته است؛ دست ما بسته است. ما اگر میتوانستیم آنجا حضور پیدا کنیم، لازم بود حضور پیدا کنیم و پیدا هم میکردیم؛ ما ملاحظه‏ى کسى را هم نمیکردیم؛ منتها امکان ندارد؛ این را همه بدانند. دولت جمهورى اسلامى و مسئولین جمهورى اسلامى هر کارى که ممکن باشد که کمک به آن ملت مظلوم باشد، میکند، تا حالا هم کرده، بعد از این هم خواهد کرد. منتها جوانهاى ما، جوانهاى پرشورى‏اند. این نسل جوانهاى امروز ما با این کارشان نشان دادند که مثل همان نسل کربلاى 5 - که همین روزها، روزهاى یادآور خاطره‏ى کربلاى پنج است - و نسل والفجر 4 و عملیات خیبر و عملیات بدر اند. این جوانهاى امروز هم مثل همان جوانهاى بیست و پنج سال پیش، سى سال پیش آماده‏ى میدان‏اند.
 پولى که دستگاه‏هاى جاسوسى و استعمارىِ دشمنان به بعضى از عناصر خودفروخته‏ى داخلى دادند که جوانهاى ما را منصرف کنند، تحلیل بنویسند و این آمادگى را خلاف حکمت و مصلحت وانمود کنند، هدر رفت. جوانهاى ما در همان جهتى حرکت میکنند که انقلاب و اسلام و امام حسین (علیه‏السّلام) ترسیم کرده است. این وضع کشور ماست. منتها در دنیاى اسلام بایستى ملتها حضور خودشان، عزم خودشان را به طور مشخص نشان بدهند. باید از دولتها بخواهند. بعضى از دولتهاى مسلمان تلاشهاى خوبى کردند؛ لکن کافى نیست. باید با فشارهاى سیاسى، با فشارهاى مردمى، دشمن را وادار به عقب‏نشینى کرد. امروز شما ببینید فاجعه‏اى که در این منطقه به دست صهیونیستها دارد اتفاق مى‏افتد، یک فاجعه‏ى کم‏نظیر است. یک نفر آدم در یک گوشه‏اى از دنیا بر اثر یک حادثه‏اى زمین مى‏افتد، جنجال دستگاه‏هاى حقوق بشر بلند میشود؛ به دروغ، به ریا، به تظاهر و فریبگرى، طرفدارى از حقوق انسان را ادعا میکنند، آن وقت این‏جور بچه‏هاى کوچک، زنهاى مظلوم مثل برگ خزان در غزه روى زمین میریزند، نفس از اینها در نمى‏آید. خداوند متعال این داعیه‏هاى طرفدارى از حقوق بشر را رسوا کرد؛ چه در سازمان ملل، چه در سازمانهاى به اصطلاح مدعى حقوق بشر و چه در دولتهاى مدعى اینها. آن دولتهاى اروپائى لقلقه‏ى لسانشان شده حقوق بشر! کدام حقوق بشر؟! شماها به حقوق انسان اعتقاد ندارید. شماها دروغ میگوئید؛ ریاکارانه اسم حقوق بشر را مى‏آورید. والّا چطور ممکن است فلان رئیس دولت اروپائى این حوادث را ببیند و به اسرائیل هجوم نیاورد؛ اگر معتقد به حقوق بشر هستید؟ بدتر از آنها بعضى از روشنفکران دنیاى اسلامند. متأسفانه فساد مطبوعات و دستگاه‏هاى خبرى و روشنفکرى در دنیاى اسلام، فساد بسیار تأسف‏انگیزى است. در روزنامه‏ها، در مطبوعات علیه دولت قانونى کنونى فلسطین تحلیل مینویسند، براى این که جنایات صهیونیستها را توجیه کنند! خداوند متعال از اینها نخواهد گذشت. حالا در داخل هم متأسفانه کم و بیش این چیزها هست. البته در داخل کشور افکار عمومىِ قاطع ملت، همراهى ملت و دولت در این جهتگیرى، اجازه نمیدهد به بعضى‏ها که همان خط غلط و فریب و خیانت را دنبال کنند؛ والّا شاید بعضى بیش از اینها در این زمینه اظهار لحیه میکردند؛ حضور قاطع مردم و همراهى و شعارهاى مردم و دولت به اینها اجازه نمیدهد. اما در کشورهاى دیگر متأسفانه این کار دارد انجام میگیرد. آنچه که محصول و نتیجه این حوادث است، چیست؟ در یک کلمه به طور قطع، پیروزى حق بر باطل است.
 اگر دشمن خداى نکرده بتواند یکایک مبارزان فلسطینى را که امروز در حماس دارند دفاع جانانه میکنند و با عزم و اراده‏ى قاطع دارند میجنگند، نابود کند، باز مسئله‏ى فلسطین با این فاجعه‏آفرینى‏ها از بین نخواهد رفت. بدون شک به تجربه‏ى گذشته، از قبل خیلى خیلى قویتر قامت بلند خواهد کرد و بر سر آنها خواهد کوبید و بر آنها پیروز خواهد شد. ملت مسلمان ما باید همین عزم راسخ را در ذهن خود، در دل خود نگه دارد؛ این بصیرت را مغتنم بشمارد؛ این آگاهى و بیدارى را که نصیب این ملت شده است، مغتنم بشمارد و حضور خود را حفظ کند؛ مواضع خود را آشکارا نشان بدهد و به دنیا اعلام کند که جمهورى اسلامى بر سر مواضع ظلم‏ستیز خود ایستاده است و براى آن، مقاومت و فداکارى خواهد کرد و مسلماً آنچه که به دست خواهد آورد، از آنچه که از دست خواهد داد، بمراتب گرانبهاتر و ارزشمندتر خواهد بود. و مطمئناً روح مطهر شهیدان عزیز ما و روح مطهر امام بزرگوار ما پشتیبان ملت ایران و پشتیبان این مجاهدتها و دفاعهاى جانانه خواهند بود و ان‏شاءاللَّه پیروزى را همه‏ى ملتهاى مسلمان در آینده‏هاى نه چندان دورى جشن خواهند گرفت.
 خداوند دعاى حضرت بقیةاللَّه (ارواحنافداه) را شامل حال همه‏ى ما قرار بدهد و ما را جزو پیروان حقیقى حسین‏بن‏على (علیه‏السّلام) به شمار بیاورد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‏




صلیبی از خون (یکشنبه 87/10/22 ساعت 9:31 صبح)

صلیبی از خون

AVINI___45

حلقوم را می توان برید، اما فریاد ها را هرگز. فریادی که از حلقوم بریده برمی آید جاودانه می ماند.

اذان‌، موسیقی بهشت گمشده وجود است که اگر در خود ژرف شوی، آن را در تپش قلب و در ضرباهنگ نبض خویش که خلقت تو در آن هر دم تجدید می شود باز خواهی یافت. حلقوم ِ ما ذنه های مساجد بوسنی و هر ز گوین را بریده اند تا دیگر آوای اذان را زمزمه نکنند، آوایی که با فروپاشی جهان ایدئولوژی های سیاسی، یک بار دیگر بلندی گرفت و از فاصله هزاران فرسنگ، مسلمانان سراسر کره زمین را به یکدیگر پیوست. ایمان ژرف ترین پیوندهاست و فراتر از حسب و نسب و خون و نژاد می نشیند. ایمان بهشت گمشده وجود است که انسان، با گذر از تعلقات، آن را در خود باز خواهد یافت گنجینه ای است آسمانی، زاد راه سفر زمینی انسان.

آیا نظم نوین جهانی به سوی یک جنگ صلیبی دیگر می رود؟ و اگر نه، این کدام نظم است که سرهای بریده کودکان و زنان و اجساد کودکانی که در ماشین های بتونیر می چرخند، آن را بر هم نمی زند؟و اگر نه این کدام نظم است که نژاد پرستی صرب ها آن را بر هم همی زند؟ دین مسیح بهانه نژاد پرستی صرب ها قرار گرفته است- نحله ای چون صهیو نیسم، اما این بار در مسیحیت. و اگر چه مسیح را یهودیان بر صلیب کردند، در اینجا یهودیانِ نژاد پرست به مدد مسیحیان صرب آمده اند تا مسلمانان را به صلیب کشند. حتی اگر نمی دانستیم که صرب ها را نظامیان اسرائیلی آموزش می دهند، از شیوه های آنان در ژنوساید می توانستیم دریافت که دراینجا نیز همان دستی که به خون مسلمانان دیر یاسین و کفر قاسم آلوده است حضور دارد.

نژاد پرستان صرب(الان صهیونیست ها) به ذات این تعریف که انسان را حیوانی ناطق می داند دست بافته اند. این نوع از بشر نه در ذیل حیوان، که در اذلّ مراتب حیوانی تحقق می یابد، بشری که از انسانیت ها تنها تکلم را آموخته است اما همه زشتی های وجود حیوانی را در خود جمع دارد: از خوک شهوترانی و لجن خواری را آموخته است، از گرگ خونخواری را، از شغال حیله گری را از عقرب زهر ریختن را از مار شیطنت و ریا کاری را از کفتار مرده خواری را از خفاش روزکوری را از موش نفاق را از سگ دلگی را از بوف شوم آوازی را از کلاغ دزدی راو... یک بار دیگر آنچه درفلسطین اشغالی گذشت تکرار می شود و باز هم مسلمانان قربانی توطئه سکوت می شوند.

جهان امروز فرزند فلسفه است و فلسفه نیز دیگر تفکر بی غرض نیست. اگر در گذشته از این تعریف که «انسان، حیوان ناطق است» وحشت می کردیم، امروز بشری که صورت تام و تمام تحقق همین تعریف است بر جهان حکم می راند.

در گیرودار نوشتن این یادداشت، گفت و گوی پوپر را با اشپیگل که در مجله آدینه به چاپ رسیده بود خواندم عجیت دنیایی است فیلسوف ها جنگ بر پا می دارند و ژنرال ها فلسفه می با فند . ژنرال پیر، کارال ریموند پویر ، به زبان فلسفه تو صیه می کند که : ما باید رنج همکاری فعالانه با این صلح آ مریکایی را برخود هموار سازیم تا آن که امر به صلح متمدن ها تبدیل شود .تنها امریکایی های متمدن استحقاق دارند که سلاح هسته ای در اختیار داشته باشند و ما که در جهان سوم – یعنی جهان غیر متمدن ها – زندگی می کنیم ، باید رنج قربانی شدن در زیر چکمه های ژنرال های پنتاگون و نژاد پرستان صهیونیست و صرب را بر همواره کنیم تا نظم اجتماعی لیبرالی که به زعم جناب آقای پوپر بزرگ ترین دستاورد بشر ما متمدن است – نابود نشود.

نه! ژنرال پوپر پیر شده است و آرزوی نظم نوین جهانی را به گور خواهد برد. او عالم جوانی را که از بطن جهان پیر ژنرال ها زاییده می شود نمی بیند، و نباید هم که ببیند. پوپر متعلق به یک عصر دیگر است، عصری که در آن کمونیسم نظم اجتماعی لیبرال ها تهدید می کرد.اکنون اسلام است که در برابر آنچه آقای آقای پوپر «لیبرالیسم» می خواند قرار گرفته است و از کمونیسم جز نامی باقی نیست و همین که اکنون در بوسنی و هرزگوین می گذرد شاهدی است بر این معنا که نظم نوین آمریکایی با چیست که دشمنی می ورزد.

حلقوم ها را می توان برید اما فریادها را هرگز. مسلمانان نیز درست به همان علت که آقای پوپر می گوید اسلحه بر خواهند داشت و از هویت خود دفاع خواهند کرد تا نظم نوین آمریکایی بر جهان سیطره نیابد.

آیا راه دیگری باقی مانده است؟





مسئولان باید داوطلبان را به غزه اعزام کنند (چهارشنبه 87/10/11 ساعت 10:14 صبح)
سعید قاسمی در جمع دانشجویان متحصن در فرودگاه مهرآباد:
مسئولان باید داوطلبان را به غزه اعزام کنند

خبرگزاری فارس: یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس خطاب به مسئولین نظام اسلامی، اظهار داشت: شما مسئولید تا راهکار ایجاد کرده و ما را به غزه بفرستید.


به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سعید قاسمی از فرماندهان دفاع مقدس که در جمع دانشجویان متحصن در فرودگاه مهرآباد سخن می‌گفت با بیان اینکه دست و پای شما مجاهدین را که برای استحاله نشدن پیام حضرت آقا وارد میدان شده‌اید، می‌بوسم، افزود: با وجود اینکه بیش از 48 ساعت از پیام مقام معظم رهبری عقب هستیم اما همین حرکت شما در این زمان نیز قابل تقدیر است.
وی با انتقاد از برخی حرکت‌ها در مقابل دفتر حافظ منافع مصر و سفارت‌های عربستان و اردن، تصریح کرد: متاسفانه در اثر این خطا، حزب‌الله از دانشگاه و حزب‌الله از نیروی انتظامی در برابر هم قرار گرفته‌اند در صورتی که ما باید مواظب باشیم چرا که دشمن می‌خواهد ما را به اهداف بیخود بکشاند.
قاسمی با بیان اینکه عاشورا و کربلا با طعنه‌زدن به امام حسین(ع) و اهلبیت ایشان همراه بوده‌است، گفت: اکنون نیز برخی افراد، دانشجویان شهادت‌طلب و استشهادی را مسخره کرده و به آنها طعنه می‌زنند.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه دشمن به دنبال تخلیه انرژی و بغض شما دانشجویان در اهداف ناچیز است، اظهار داشت: باید انرژی، بغض و کینه خود نسبت به دشمنان را در درون خود حفظ کرده و در اهداف اصلی به کار ببرید.
وی با تاکید بر اینکه همه باید آمادگی داشته و به مرز برویم، افزود: نقطه مرز نقطه رهایی و پرواز است یعنی همین‌جایی که شما نشسته‌‌اید، وصیت‌نامه نوشته، وداع کرده و آماده پروازید و روزی نیز حاج‌ احمد متوسلیان از همین جا با عده‌ای به سمت سوریه و لبنان حرکت کرد.
قاسمی با بیان اینکه عده‌ای در جبهه خودی «سرباز گیج» محسوب می‌شوند، افزود: کسی که جنایات را می‌بیند و می‌شنود باید احساس تکلیف کند، اگر خط و آتش را نمی‌بینی، گیج هستی و سرباز کسی است که 20 کیلومتر جلوتر از رهبر خود می‌جنگد تا رهبر بتواند فرماندهی کند.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با تاکید بر اینکه پاسداری و بسیجی بودن واقعی، مقام بسیار بالایی دارد، تصریح کرد: ما باید در قبال کارهای خود در زمینه غزه به خدا و امام زمان پاسخ دهیم و در مقابل طعنه‌ها صبور باشیم.
وی با بیان اینکه از پاسپورت، پول و پارتی هیچ کدام را نداریم، اضافه کرد: اما چند لیتر خون روشن و شفاف از مال حلال داریم که آماده‌ایم که آنرا تقدیم کنیم.
قاسمی در ادامه خطاب به مسئولین نظام اسلامی، اظهار داشت: شما مسئولید تا راهکار ایجاد کرده و ما را به غزه بفرستید، حضرت آقا به شما دستور داده‌اند تا ما را بفرستید.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه NGOهای واقعی، بسیجی‌ها و حزب‌اللهی واقعی هستند، عنوان کرد: بسیجی‌ها غیرت، شرف، ناموس و ... دارند و مانند برخی افراد لاابالی بی‌غیرت نیستند.
وی با اشاره به جمله امام راحل مبنی براینکه رژیم صهیونیستی را غده سرطانی دانسته بود، افزود: برای رفع این غده سرطانی نیاز به جراحی سنگین است.
قاسمی با بیان اینکه افرادی که قصد تعامل با رژیم صهیونیستی را دارند، احمق هستند، اظهار داشت: رژیم صهیونیستی بر اساس تفکر ریشه‌ای خود هیچ کس را آدم حساب نمی‌کنند و آنها می‌خواهند کار را یکسره کنند.
این فرمانده دوران مقدس با انتقاد شدید از برخورد برخی مسوولین کشور در قبال کشورهایی مانند مصر، اردن، عربستان و ... تصریح کرد: متاسفانه این اشتباه پیوسته در پیوسته تکرار شده است.
وی با بیان اینکه اگر چراغ سبز سعودی‌ها، مصر، اردن و ... نبود رژیم صهیونیستی جرأت این کارها را نداشت، افزود: البته خون مظلوم هدر نمی‌رود و دامن ظالم را خواهد گرفت.
قاسمی در پایان با بیان اینکه نمی‌دانیم راه برای رفتن ما به غزه باز می‌شود یا به دانشگاه برمی‌گردیم یا اتفاق دیگری می‌افتد، اظهار داشت: ما با خون، صداقت، ایثار و ... آماده فداکاری هستیم و منتظر می‌مانیم.
دانشجویان حاضر در این تحصن پس از برگزاری نماز جماعت مغرب و عشا و سخنرانی سعید قاسمی به عزاداری پرداختند.
پنج کمیته سیاسی و بیانیه، ارتباطات، فرهنگی، رسانه‌ای و پشتیبانی تشکیل شده تا دانشجویان از فرصت خود حداکثر استفاده را بکنند.
پتو در بین دانشجویان حاضر در این تحصن توزیع شده و دانشجویان قرار است به تحصن خود ادامه دهند.
انتهای پیام/

http://www1.farsnews.com/newstext.php?nn=8710102147





   1   2   3   4      >
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 2 بازدید
    بازدید دیروز: 3
    کل بازدیدها: 20609 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من

  • نقشی به یادخط تو برآب می زنم
    مرتضی نصر
    نازک دلی آزادگان چشمه ای زلال است که از دل صخره ای سخت جوشد. دل مؤمن را که می شناسی : مجمع اضداد است ، رحم و شدت را با هم دارد و رقت و صلابت را نیز با هم . زلزله ای که در شانه های ستبرشان افتاده از غلیان آتش درون است؛ چشمه اشک نیز از کنار این آتش می جوشد که این همه داغ است اماما ، مرا نیز با تو سخنی است که اگر اذن می دهی بگویم:« من در صحرای کربلا نبوده ام و اکنون هزار وسیصد وچهل و چند سال از آن روز گذشته است. اما مگرنه اینکه آن صحرا بادیه هول ابتلائات است و هیچ کس را تا به بلای کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد؟ آنان را که این لیاقت نیست رها کرده ام ، مرادم آن کسانند که یا لیتنا کنا معکم گفته اند . پس بگذار مرا که در جمع اصحاب تو بنشینم و سر در گریبان گریه فرو کنم .»
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  •