سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غم نیست اگر به اشک ما طعنه زنید... (پنج شنبه 87/9/14 ساعت 4:38 عصر)

هر چند که بر پیکر ما تاخته اید

از جمجمه های ما بنا ساخته اید

هر چند ز خون پهلوانان امروز

مستانه به ضرب سکه پرداخته اید

هر چند که از رگ رگ ببریده ما

زنجیر طلا به گردن انداخته اید

هر چند که در باغ شقایق هامان

چونان علف هرز قد افراخته اید

غم نیست اگر به اشک ما طعنه زنید

تاریخ قبیله را چو نشناخته اید

اما به همان که رفت و نامد خبرش

سوگند که ای قوم هُبَل باخته اید





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 4 بازدید
    بازدید دیروز: 3
    کل بازدیدها: 20647 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من

  • نقشی به یادخط تو برآب می زنم
    مرتضی نصر
    نازک دلی آزادگان چشمه ای زلال است که از دل صخره ای سخت جوشد. دل مؤمن را که می شناسی : مجمع اضداد است ، رحم و شدت را با هم دارد و رقت و صلابت را نیز با هم . زلزله ای که در شانه های ستبرشان افتاده از غلیان آتش درون است؛ چشمه اشک نیز از کنار این آتش می جوشد که این همه داغ است اماما ، مرا نیز با تو سخنی است که اگر اذن می دهی بگویم:« من در صحرای کربلا نبوده ام و اکنون هزار وسیصد وچهل و چند سال از آن روز گذشته است. اما مگرنه اینکه آن صحرا بادیه هول ابتلائات است و هیچ کس را تا به بلای کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد؟ آنان را که این لیاقت نیست رها کرده ام ، مرادم آن کسانند که یا لیتنا کنا معکم گفته اند . پس بگذار مرا که در جمع اصحاب تو بنشینم و سر در گریبان گریه فرو کنم .»
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  •